دانلود آهنگ تو را میان خانه دیدم فریدون فرخزاد
یکشنبه - 13 نوامبر 2022
هم اکنون سوپرایز ویژه رسانه قانون موزیک برای شما ❥ دانلود اهنگ تو را میان خانه دیدم با صدای فریدون فرخزاد به همراه تکست و بهترین کیفیت ♫
Download Old Music BY : FRYDVN FRKHZAD | TV RA MYAN KHANH DYDM With Text And 2 Quality 320 And 128 On lwmusic.ir
سفر چگونه دست من را 🎹❥
از آن همه گرمی جدا کرد
گویی صدایی از ته گور(ترانه از سایت ) 🎹❥
چون مرگ من ، من را صدا کرد
من و تِرَن در هم خزیدیم 🎹❥
از تو دگر چیزی ندیدیم
میان راهِ آهنِ شهر 🎹❥
چگونه از هم دل بریدیم
از پشت دیواری پر از دود 🎹❥
تو را میان خانه دیدم
سبکتر از ابری سبکبال 🎹❥
بسوی آغوشت دویدم
زمین از آغازش جدا شد 🎹❥
هوا پر از قهر صدا شد
صدای اندوه درونم 🎹❥
چگونه خالی ؛ از صدا شد
آیا در آن لحظه ندیدی 🎹❥
که من پر از احساس دردم
میمردم از این غم که دیگر 🎹❥
هرگز به خانه بر نگردم
اکنون تو تنها مینشینی 🎹❥
تنها میان خاطراتت
من میخزم چون سایه ای دور 🎹❥
روی نگاه سرد و ماتت
حس میکنم چیزی نمانده 🎹❥
جز فکر خانه در سر من
با من یکی شو بعد از این راه 🎹❥
ای ابتدا و آخر من
سوت تِرَن آواز تلخیست 🎹❥
کز ارتعاشش میشوم سست
با آن چگونه میتوان زیست 🎹❥
در آنچه چیزی می توان جُست
روزی دوباره میشود باز 🎹❥
دروازه های بازوانم
می گیرمت هرجا که باشم 🎹❥
در بازوانِ ناتوانم
سوت تِرَن آواز تلخیست 🎹❥
کز ارتعاشش میشوم سست
با آن چگونه میتوان زیست 🎹❥
هر آنچه چیزی می توان جُست
با آن چگونه میتوان زیست 🎹❥
هر آنچه چیزی می توان جُست
🎹❥
سفر چگونه دست من را 🎹❥
از آن همه گرمی جدا کرد
گویی صدایی از ته گور(ترانه از سایت ) 🎹❥
چون مرگ من ، من را صدا کرد
من و تِرَن در هم خزیدیم 🎹❥
از تو دگر چیزی ندیدیم
میان راهِ آهنِ شهر 🎹❥
چگونه از هم دل بریدیم
از پشت دیواری پر از دود 🎹❥
تو را میان خانه دیدم
سبکتر از ابری سبکبال 🎹❥
بسوی آغوشت دویدم
زمین از آغازش جدا شد 🎹❥
هوا پر از قهر صدا شد
صدای اندوه درونم 🎹❥
چگونه خالی ؛ از صدا شد
آیا در آن لحظه ندیدی 🎹❥
که من پر از احساس دردم
میمردم از این غم که دیگر 🎹❥
هرگز به خانه بر نگردم
اکنون تو تنها مینشینی 🎹❥
تنها میان خاطراتت
من میخزم چون سایه ای دور 🎹❥
روی نگاه سرد و ماتت
حس میکنم چیزی نمانده 🎹❥
جز فکر خانه در سر من
با من یکی شو بعد از این راه 🎹❥
ای ابتدا و آخر من
سوت تِرَن آواز تلخیست 🎹❥
کز ارتعاشش میشوم سست
با آن چگونه میتوان زیست 🎹❥
در آنچه چیزی می توان جُست
روزی دوباره میشود باز 🎹❥
دروازه های بازوانم
می گیرمت هرجا که باشم 🎹❥
در بازوانِ ناتوانم
سوت تِرَن آواز تلخیست 🎹❥
کز ارتعاشش میشوم سست
با آن چگونه میتوان زیست 🎹❥
هر آنچه چیزی می توان جُست
با آن چگونه میتوان زیست 🎹❥
هر آنچه چیزی می توان جُست
🎹❥